Home / آرشیف / کشور اتریش شهر وین ، دیدار با قهرمان صلح ۲۰۱۵ اتریش

کشور اتریش شهر وین ، دیدار با قهرمان صلح ۲۰۱۵ اتریش

برگرفته از صفحه بانو بلخی
Scharara Balkhi

کشور اتریش شهر وین ، دیدار با قهرمان صلح ۲۰۱۵ اتریش
ساعت ۱۲:۳۰ که نشست نمایندگان دولتها در سالن کمیته مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد خاتمه یافت ، متوجه شدم تمام بعد از ظهر را میتوانم حد اقل ۲ دیدار را پاس نمایم لیکن دیدار با چه کسانی ؟
بلاخره نهاد اجتماعی خط نو مزار شریف تمام خرج این سفر کاری را پرداخته اند و جناب داکتر صاحب عبدالقادر مصباح رییس این نهاد مرتب از مزار شریف بین من و جناب دانیل کوتن مسول ارتباطات نهادهای اجتماعی ارتباط برقرار نموده و متصل مدیریت می نمودند. و باید با حد اکثر دستاورد برمی گشتم.
هنوز داخل ساختمان سازمان ملل بودم که داکتر صاحب از مزار زنگ زدند و خدمتشان رساندم اگر کدام شخصیت و نهادی را برایم معرفی می نمایند تا به نمایندگی از نهاد انها را ملاقات نمایم.
ایشان شماره تلفن جناب غوث الدین میر ، رییس نهاد فرهنگی و اجتماعی مهاجرین انریش و قهرمان صلح ۲۰۱۵ اتریش را برایم ارسال نموده و خودشان نیز با میر صاحب تماس گرفته بنده را معرفی نمودند.
وقتی با میر صاحب در تماس شدم در جلسه حقوقی مهاجرین مشغول حل جنجالها بودند و تاکید کردند ۲ ساعت دیگر حتما دنبالم خواهند امد و نشستی خواهیم داشت.
تمام مدت به این قهرمان صلح می اندیشیدم ، چگونه افغانی هست که با این همه جنجالهای بیشمار و اختلافات قومی نژادی و زبانی و مذهبی عنوان قهرمانی را گرفته اند و آن هم از یک کشور اروپایی ، یعنی چگونه مرد افغانی خواهد بود ؟
سر ساعت مقرر بیرون ساختمان سازمان ملل قرار ما بود همدیگر را نمی شناختیم فقط تلفنی گفته بودم محجبه هستم و سر تا قد لباسم سورمه ای هست .
رفت و امد مردم زیاد بود خدایا قهرمان صلح افغانستان کدام شان خواهد بود ، می دانستم از صبح بین اردوگاه مهاجرین بوده و دعوای حقوقی انها و دولت را امروز طی نموده و فقط ۲ ساعت وقت دارم برای مصاحبه و صحبت همراهشان چرا که بعدا در جلسه جوانان زیر ۱۸ ساله مهاجرین قرار دارد که تا ساعت ۱۲ شب با آنها هم چک و چانه بزند. ایا با وجود خستگی هر دوی ما خواهیم توانست در مدت زمان کم زمینه همکاری های دوطرفه ایجاد گردد.
مردی با پیراهن سفید و عینک آفتابی گوشی تلفن به گوش و سخت مصروف صحبت از چراغ اشاره در جمع مردم طرف من می امد . خدایا کدام یک از انها قهرمان صلح وطن ام هست ؟
از کنارم رد شد . او نبود . یک لحظه برگشتم و نگاه کردم شاید خودش هست مصروف صحبت بوده و متوجه من نشده است . همان لحظه او هم برگشت عینک اش را بالا زد و آمد سمت من . خانم بلخی !
بله
جناب میر صاحب !
بله
بعد از یک سلام و احوال پرسی سریع هر دو در همان وسط سرک صحبتهای کاری را شروع نموده و با هدایت ایشان سمت رستورانتی در فضای باز قدم زنان حرکت کردیم.
لحظه ها با سرعت و با رکورد جهانی از دست می رفتند و هر کدام ما با سرعت بالا و جمعبندی شده سخن می راندیم.
اجازه خواستم مایک گوشی ام را روشن کردم و با چند سوال ایشان بیوگرافی شان و چگونگی دریافت مدال قهرمان صلح ۲۰۱۵ اتریش را تعریف نموده و متعاقب آن در باره نهاد اجتماعی خط نو و ادامه کار صحبتهای کلیدی داشتیم.
وقت تمام شد . سریع با خواهش بنده عکسی گرفته و دوباره در حالی که سخت مشغول صحبت بودیم سمت قطارهای شهری رفتیم و مسیری را در قطار شهری همسفر بودیم و لحظه ای از تبادل نظر و سخن سکوت اختیار ننمودیم. مجبور چندین مرتبه سخنان همدیگر را قطع می نمودیم به این معنی که اخر گپ را گرفته بودیم.
تمام هم و غم هر دوی ما دردهای مردم افغانستان بود بررسی راههای نجات مردم
به ایستگاهی رسیدیم که مسیر ما جدا می شد با تاثر و تاسف و امید به اینده کاری از هم جدا شدیم .
اتوبوسی امد و ایشان با چهره مملو از افسوس مرا ترک گفته و سوی هدف بعدی شان که رسیدگی به جوانان مهاجر بود حرکت نمودند .
من ماندم با یک دنیا تجربه جدید و اخبار نو برای نهاد اجتماعی خط نو و مردم وطنم و کوهی از مسولیت.
آهسته اهسته با قطارهای شهری سمت هتل حرکت کردم تا شب زودتر استراحت نمایم و صبح ساعت ۳:۳۰ تاکسی می امد برای میدان هوایی وین با پروازی طرف المان میدان هوایی دوسلدورف.
هنوز داخل قطار هستم و در حال نوشتن این سفرنامه ، ۲ ساعت دیگر بخیر خانه می رسم.
به امید سربلندی و نجات مردم ستمدیده افغانستان
با حرمت شراره بلخی 09.09.2016 /جرمنی

مطلب مرتبط

مجله بانو شماره 58

مجله بانو شماره 58 را در لینک ذیل مطالعه فرمایید. PDF 58

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *