Home / آرشیف / فشار روحی  

فشار روحی  

حمید پژمان نویسنده مقاله

 

درد عمومی قرن

خوانش این مقاله به تمام انهای توصیه میشود که فکر میکنند یک مشکل ناشناخته دارند

این مقاله به علت طولانی بودن در دو شماره نشر میشود.

عبداله را صبح امروز افسرده تر دیدم .در کنار د ه ها جوان دیگری که  منتظردریافت کار  است . کنار دیوار ایستاده ٫ تا نفر مسوول  اورا بنام صدا بزند واو مانند سایرکارگران سوار موترشود وبه کار اجباری برود. با او در این مرکز اشنا شدم

این جا یک مرکز اسکان موقت پناهندگان است در کانتون برن سویس بنام تراملان .

تعداد زیاد پناهندگان از کشور های مختلف به این جا  منتقل شده اند .این ها منتظر اند تا از محکمه یا مرکز پزیرش نامه ای دریافت کنند تا برای مصاحبه بروندو با مسولان ان دفتر٫ دلایل پناهندگی شان را تشریح کنند و بایدمسولان را قناعت دهند که چه انگیزه های باعث پناهندگی شان شده است .

حد اقل اضافه ازهشتاد در صد این پناهجویان در یک اظصراب وبلاتکلیفی به سر میبرند واز اینده شان بیمناک اند.تعداد زیاد فامیل های افغان نیز درین مرکز موقت شب را به روز میرسانند . و لی تعداد جوانان مجرد افغان به تناسب سایر کشور ها این  جا بیشتر است

یک سال قبل وقتی عبداله را برای بار اول دیدم  .این وضعیت را نداشت .کمی بشاش تر به نظر میرسید ولی چند ماه یی سپری نشده بود که یک افسرده گی را در چهره اش دیدم .

وی نزده سال دارد .از خانواده اش چیزی بیاد ندارد .زیرا به گفته خودش خیلی  کوچک بوده که مانند هزاران خانواده افغان ٫همه را از دست داده است . جز یک برادرش  کسی دیگری را نداشت .نزد کاکایش در یک دوکان حلبی  سازی در شهر صعنتی بغلان بزرگ شده است . برایش گفته اند پدر مادر وسایر اعضای خانواده در سالهای تجاوز شوروی در جنگ ها کشته شده اند . او وقتی شش سال داشته با برادرش نزد کاکایش اورده اند .در همانجا بزرگ شده و تنها از بغلان در مورد دوکان حلبی سازی خیلی براحتی صحبت میکنند .چون به گفته خودش در ان دوکان بزرگ شد .

پیوسته این سوال را از من و سایر افغانها میکرد چه وقت سرنوشت ما دراین کمپ مشخص میشود.فشار روانی  ویک درد نا شنناخته را به خوبی درچهر ه اش میوان دید . نگران سرنوشت خود و برادر کوچک اش است .

چرا متاثر نباشد چراگریه نکند وغصه نخورد .میگفت برای رسیدن به اروپا سیزده هزار دالر قرض کرده وکاکایش این پول را به ضمانت از کسی قرض گرفته وهر ماه سود مید هد .

عبداله  و هزارن جوان دیگر در این مراکز پناهندگان سرنوشت مشابه ای دارند .هر روز نگران اینده خویش اند . این غصه درفرجام باعث ایجاد فشار  روانی برای انسانها میشود که بشر سالهاست از ان رنج میبرد بعضی ها حتی دلیل این افسرده وغصه را نمیدانند .که عبداله و سرنوشت او یک مثال ساده انست

زندگی اجتماعی امروزمخصوصا با مشکلات روز افزوان ان ٫ پدیده ای به همراه دارد که این روز ها تحت عناوین مختلف شنیده میشود .فشار یا فشار روانی یا ناراحتی های روانی که به ان استرس ………………….. هم میگویند  .نه تنها ارامش روح را برهم میزند.بلکه در جسم هم اثر میگزارد

ولی این پدیده جز طبعیی زندگی ماست .که از ا ن نمیتوان اجتناب کرد .بدون شک هریک ما وشما در ماحول خویش ٫ پیرامون این پدیده روانی زیاد شنیده واثرات انرا مشاهده کرده ایم مخصوصا انهای که درد غربت وبی وطنی را میکشند وزندگی مرفه ای در کشور خود داشتند .وقتی گذشته شان یاد شان میاید زیاد رنج میبرند . این مشکل را در روح وروان خود واطرافیان خویش  بهتر وخوبتر احساس میکند.

انچه در این مقاله اهمیت دارد ٫ بدانیم .عامل این مشکل روانی است و چگونگی برخورد بااین مشکل عمومی  وعکس العمل که دربرابر این پدیده ابراز میگردد

فشار روحی عو امل مختلف دارد که روزمره با انها مواجه هستیم

مردم ازامنیت خود وخانواده خود نگرانی دارند و از ترس نجات جان شان در نگرانی به سر میبرند . پناهنده ها ازانتظارزیاد و بی سرنوشتی نگران اند وروز های به این میاندیشند که اگر نتوانند قناعت مسولان را مبنی بردلایل پزیرش شان فراهم نماینده سرنوشت انها چه خواهد شد.مادری نگران انست که کودک خورد سال اش بدرستی غذا نمیخورد .تاجری که ناگزیر است با بکار انداختن یک سرمایه بزرگ ٫ دست به یک ریسک بزندو ساعت ها در باره سود زیان خویش اندیشه دارد وبلاخره سیاست مداری که در گیر مسایل سیاسی متعددی است و میخواهد جای پای بیشتری در جامعه برایش باز کند

دراصل این ها همه درگیر مسایل مشابه ای هستند  که فشار زاده انست .اما نکته مهم اینست که ازین پدیده  چگونه میتوان بهره گرفت . و نبایددر برابر ان تسلیم شد.انهای که تاب مقاومت در برابر این ناملایمات را از دست داد ه اند .در حقییقت به مشکل میتوانند باردیگر روی پای شان بیاستند. مگر

انکه تصمیم بگیرند با این پدیده مبارزه کنند.

هر کوشش وعکس العملی دراین زمینه بستگی به این دارد که ما چقدر خود را میشناسیم و دست به چه کاری میزنیم یا اینکه اوقات ونیروی خود را به عوض فشار اوردن با لای خود ٫چگونه میگزرانیم

زندگی انگیزه و فشار لازم دارد و تلاش رسیدن به یک هدف مشخص ومعین .

ما جهت انجام هر کاری به تمرکز فکر نیاز داریم که این تمرکز خواه نا خواه با اندکی فشار روحی وجسمی همراه خواهد بود .این فشار طبعیی است و اگر ما خودر ا به تحمل ان عادت ندهیم . امنیت روحی و تعادل فکری ما متزلزل میشود وبعضا در شرایطی قرار میگریم که درنتیجه این تلاش بیشتر

در بدن مان هورمونی تولید میشود که خون را در جریان میاندازد و عضلات بدن را به فعالیت وا میدارد.

گفتنی است که میزان حساسیت انسانها نسبت به برخوردبا فشار های روانی متفاوت است . یعنی روی بعضی انسانها اثرات ان دیر پا تر است وروی بعضی انسانها به زودی قابل دیدن ومحسوس است .

سایکولوژست ها اثرات روانی فشار های روحی را بالای انسانها با توجه به شرایط بدنی وجسمی انها به سه دسته تقسیم کرده اند .

۱ـ ادم های  قد کوتاه و به اطصلاح گرد که به  افزایش وزن تمایل دارندهمیشه نگران وناراحت اند .

۲- ادمهای عضلاتی و دارای اندام محکم و قدرت مند که توان دست وپنجه نرم کردن با مشکلات را دارند.

۳- ادم های نحیف واستخوانی که در برابر فشار های روانی عکس العملی های شتاب امیز را ارایه میدارند و همیشه در برابر هر گونه فشار ها ونا هنجاری ها همیشه قبول فشار های روانی اند

تحقیقات بعمل امده بیانگر این مطلب است که مردان به تناسب زنان بیشتر سپر بلای این پدیده  هستند واثرات ان  بالای مردان زیاتر مشاهده میشود .دلیل ان نیز اینست که مردان خلق وخوی تهاجمی وخشن دارند  و دیرتر گذشت دارند ودر برابر ناملایمت از حوصله کمتر کار میگرند

برخورد مرد وزن نیزبا فشار روانی متفاوت است .مردان معمولا به مشروب سگرت ودخانیات و جگرخونی در خانواده و بهانه گیری رو میاورند .در حالیکه زنها به غصه خوردن گریه کردن وخوابیدن میپردازند .به همین جهت این عارضه در مردان زیادتر دیده میشود.با انهم میزان حساسیت روحی وعاطفی زنان زیادتر است .به همین علت گاهی انها فکر میکنند که دردی دارند که دوا ندارد

ودرمان نا پزیز است .و هیچکس متوجه مشکل اونیست .

خصوصیات روحی افراد تحت فشار روحی جلوه های مختلفی دارد .ادم های ارام وقتی دچار فشار روحی میشوند ارام تر هستند درحالیکه اشخاص پر جوش وخروش و پرخاشگر ٫ غوغا انگیزتر میشود سروصدا و غالمغال راه میاندازد که این سروصدا درحقیقیت یک تلاش است برای رهانید ن انها از  فشار روحی .

.                                                                  .

///////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

علاهم فشار روحی نیز در افراد متفاوت است ولی تقریبا شبیه هم است .تشدید ضربان قلب افزایش پلکک زدن . ساعت ها چشم ها را پت نگهداشتن بدون انکه خواب باشد و گاهی هم دندانها را بر هم زدن

ولی شکل ساده تر ان ٫  گاهی بر اثر افکار مختلف سردردی شدید پیدامیشود .که دراین هنگام واکنش های مختلف چون جویدن ناخون ها . بازی کردن با  موها . انگشتان را بر هم گره زدن . زیاد فکرکردن چرت زدن  و سایر راه به همراه دارد.

راه های بیرون رفت از فشار روحی هرچند کمی مشکل به نظر مییرسد..ولی با اندک حوصله وتدبیر میتوان بر مشکلات فایق امد .نخستین اقدام اینست که شخص مصاب نباید فکر کند که کدام مشکل خاص جسمی یا روانی منحصر به فرد  دارد که لاعلاج است . زیرا تقریبا کمتر افرادی را در جامعه میتوان یافت که فشار روحی نداشته باشد . ولی درجه ومیزان ان در افراد متفاوت است . خونسردی وبی خیال بودن از مشکلات اجتماعیی بهترین شیوه فایق امدن به فشار روحی است ولی این یک اقدام موقتی وزودگذر است .مهمترین مسله در مورد جلوگیری ازفشار روحی شناخت و عامل انست . سعی شود انچه که با عث فشار روحی میشود و باعث انگزش این مشکل روانی است . با بی اعتنایی برخورد شود .به اصطلاح ازکنار ان بگزرد و در باره ان زیادفکر نکند و خود را نخورد اندیشه های نادرست از زوایای ذهن پاک گردد و زمینه نگرانی محدود تر شود .مهترین راه حل انست که لحظات طولانی ارامش اختیار کند .دوستان خوب که اهل مطالعه باشند . میتوانند مشوره های سودمندی ارایه کنند .گاهی با خود خلوت کردن برای استراحت ذهن ضروری است .برای ارامش روح و خنثی کردن فشار های روحی خواندن کتاب ومجله میتواند مثمر باشد . گوش دادن به موسیقی نشاط انگیز٫ هم چنان تماشای تلوزیون ورفتن ودیدن مسابقات ورزشی مورد علاقه نیز یکی از شیوه های جلوگیری از فشار روحی است .

بعد از این همه تجویز ها افسوس و حسرت کنار  گذاشته شود .هیچگاهی گفته نشود که اگر اینطور میشد ٫ خوب بود . هیچگاه خود را در جا های اشتخاص خوشبخت تر مقایسه نکنید. اگر وضع وشرایط

به پیش امده تغییر نا پزیر است . به یاری فکر خود٫  انرا پزیرا شوید و ترتیبی دهید که با ان سازش کنید.به هنگام تصمیم گیری متردد نشوید و از سرو صدا زیاد بپرهیزید .زیرا سروصدا انسان را به طرف فشار روحی میکشاند .گاهی هم  درد دل خورد را با یک دوست مهربان در میان نهید .با این همه اقدامات که انجام داده اید ٫یک وقتی نا خود اگاه  متوجه یک تغیر مثبت در زندگی تان خواهید بود .

 

 

 

مطلب مرتبط

قرن بیست یک و زن در جامعه مرد سالار افغانستان

نوشته سید عادل “سادات” زندگی در اجتماع مسلتزم حضور همه افراد جامعه است ، زنان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *