Home / آرشیف / اختلاف میان اهل تسنن و تشیع را در عصر حاضر باید جدی گرفت

اختلاف میان اهل تسنن و تشیع را در عصر حاضر باید جدی گرفت

 

 

نویسنده: جواد محسنی / مجارستان15977440_1242266785854364_4810626056207759589_n

محصل دوره لیسانس در دانشگاه کوروینوس کشور هنگری شهر بوداپست – رشته روابط بین الملل  

 

 

نخست نگاه می اندازیم به وضعیت قرون وسطی در اروپا که همه چیز از مذاهب تا فلاسفه و سیاست در انحصار پاپ ها بود و همین پاپ ها بودند که مکاتب اسکولاستیک (فلسفه کلیسا) را به وجود آوردند و هرچیزیکه مغایر با دین مسیحیت میبود کنار می گذاشتند (مانند محاکمه گالیله که نظریه اش مخالف نص کتاب مقدس مسیحیت بود). اما فراموش نباید کرد در قرونیکه اروپا در زیر سایه های مخوف کلیسا قرار داشت و حیات علمی، ادبی و فلسفی خود را از دست داده بود، در ممالک اسلامی بازار مباحث و تحقیقات بسیار گرم و فلسفه در طول چند قرن به اوج رفیعی اش پرواز نمود (یعنی در آن زمان علم و هنر و فلسفه در کشور های اسلامی در حالت پیشرفت بود)، اما بعد از حمله مغول ها در اواخر قرن دوازدهم تمدن اسلامی متزلزل و بسی ممالک تجزیه پذیر شدند، در این زمان بود که اروپایی ها خود را از زیر بار کلیسا خلاص کردند، در حالیکه آفتاب تمدن اسلام غروب می نمود و میراث خود را به اروپائیان می سپرد و نتیجه تحقیقات و پژوهش مسلمین به وسیله جنگهای صلیبی و دانشجویان اروپایی در دانشگاههای اسلامی و مترجمین بزرگ از قبیل ریموند مارتین، سن توماس، میکائیل اسکات و غیره در دسترس اروپائیان قرار گرفت و آنها بوسیله همین تحقیقات مسلمین پیشرفت های چشمگیری داشتند. بنابرین می توانیم چنین استنباط کرد که در زمان رنسانس اروپایی ها توانستند سد کلیسا را بشکند و عطش خود را از دریای معارف اسلامی فرو نشانند.

اما امروز در جهان اسلام بروز اختلافات مذهبی در منافع قومی و یا سیاسی دولت ها نهفته است. عدم هم اندیشیدن بین این دو عنصر اصلی دین مبین اسلام (اهل سنت و اهل تشیع) سبب شکل گیری و رشد تفاضل میان شان گردیده است و بعضی کشور های اسلامی (عربستان سعودی، ایران، قطر، امارات متحده عرب، ترکیه، پاکستان و…) بخاطر منافع مورد نظر خودشان از رنگ و بوی مذهبی استفاده می کنند بروز چنین مغایرت ها بر ملیت و مذهب آمیزیش خطرناکی را ایجاد می کند که حتی باعث تقسیم جامعه میگردد.

از دید من تاثیر جنگها و بی توجهی حکومتهای ضعیف و ناموفق به مسائل قومی و مذهبی جامعه خود سبب بروز چنین مشکلات می شود و جدی نگرفتن همچنین موارد راه  را برای درگیریهای مذهبی گشوده می کند. امروز جنگ های داخلی و ضعف حکومت ها در سوریه، عراق، یمن و فعلا افغانستان که میان شیعیان و سنیان مجری است، امری تصادفی نیست و جناح های رادیکال مانند داعش، القاعده، طالب و دیگر گروههای تروریستی و همچنان حامیان ملی و بین المللی شان (عربستان سعودی، ایران، قطر، امارات متحده عربی، ترکیه، پاکستان، امریکا، انگلیس، فرانسه و…) از این جنگ ها بنام اسلام بهره می گیرند.

این مشکلات ها که امروز دامنگیر کشورهای اسلامی گردیده در قرون وسطی اروپا هم دچار چنین اختلاف ها بود. در اواخر عصر رنسانس و آغاز دوره مدرن (شانزدهم و هفدهم) درگیریهای مذهبی میان شاخه های دین مسیحی (کاتولیک ها و پروتستان ها) که قدرت در دست کدام یکی از طرفین باشه آغاز گردید، درست مانند وضعیت فعلی در جهان اسلام که مسائل متعددی در میان شیعیان و سنیان بروز کرده است. اما اروپایی ها با انقلابات فکری دانشمندان چون کو پرنیک٬ گالیله٬ دکارت، مارتین لوتر و… توانستند بالای مشکلات شان غلبه کنند.

به گفته دکتر شریعتی؛ “اصل بر این است که تا یک زیربنای اجتماعی و اقتصادی از نظر تغییر روابط طبقاتی و اجتماعی در جامعه پدید نیاید، تغییر تفکر و ایدئولوژی و بینش بوجود نمی آید، یا اگر بوجود هم بیاید پابرجا نمی باشد.” چنین استنباط کرد که نخست روابط طبقاتی و اجتماعی خود را در جامعه استحکام کرده و بعدا نیاز به مارتین لوترها داریم که تفکر و ایدئولوژی کسانیکه در ممالک اسلامی به ویژه در افغانستان می خواهند دین را به زعم خود شان تعریف و تفسیر کنند تغییر دهند.

چند روز پیش ابراز نظر عبدالحفیظ منصور عضو پارلمان افغانستان که گفت؛ امامان در اکثریت مساجد با پخش کردن فکر های افراطی شان و ثقافت اسلامی همین اکنون در دانشگاه های افغانستان تروریست تربیه می کنند – واقعیت است که انکار ناپذیر – اما یک عده کثیر از ملا های افراطی که همیشه دین را به زعم خودشان تعریف و تفسیر کرده بودند و  دارن می کنند با سخن های شخصیت که سال ها مبارزه اسلامی نموده و از اسلام آگاهی بیشتر دارد و تحقیقات همه جانبه را در راه اسلام آغاز نموده، مخالفت نمودند و طردش کردند. باید گفت که اسلام دین صلح و برادری است نه و حشت و دهشت، ما در قرن زندگی می کنیم که باید افکار کلاسیک را کنار گذاشته و فکر های مدرنیزه کنیم بالای مسائل که امروز در دنیای مدرن مواجه مانده ایم.

در حال حاضر افغانستان در یک مرحله مهمی آزمون انسانیت قرار دارد که از یک طرف فقر مردمش را بیداد کرده٬ و از طرف دیگر عدالت اجتماعی کمیاب و امنیت نایاب دیده میشود – کسانیکه اهل علم و دانش هستند قضیه را هر گز دامن نخواهند زد٬ اما هستند افراد و اشخاص که موضوع را درست درک کرده نمی توانند و در تطبیق افکاری بیگانگان برای غیر متمرکز کردن یک افغانستان میکوشند چون  می بینم میزان بیسوادی در کشورمان خیلی بالاست این حملات متواتر در پایتخت کشور بالای شیعه یان میتواند سبب بروز و اختلاف میان پیروان مذاهب اسلامی (سنی و شیعه) گردد. در چنین شرایطی علما کرام و اندیشمندان اسلامی و سیاسی افغانستان حتی  جهان اسلام حتی پیروان مذاهب اسلامی باید تفاسیر جدید و فراگیری برای خط دهی به مسلمانان شیعه و سنی ارایه کنند که با مسائل دنیای مدرن مواجه مانده اند، رفع گردد.

 

 

Author: Jawad Muhseni / Hungary

BA student in Corvinus University of Budapest in Hungary (BCE-in Hungary) – Dept. International Relation

مطلب مرتبط

قرن بیست یک و زن در جامعه مرد سالار افغانستان

نوشته سید عادل “سادات” زندگی در اجتماع مسلتزم حضور همه افراد جامعه است ، زنان …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *